به گزارش آرمان : اسدالله عسگراولادی، رئیس اتاق مشترک ایران و چین میگوید: با توجه به سفر رئیسجمهور به آمریکا دیگر احساس فوریت و ضرورتی برای راهاندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا وجود ندارد. این در حالی است که پیش از این، عسگراولادی از معدود بازرگانان ایرانی بود که به دنبال راهاندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا بود و حتی گفته بود که برای این کار با رئیسجمهور ایران مذاکره میکند.
اما اکنون موضع وی تغییر کرده است و میگوید: بخش خصوصی میخواست ارتباطی بین ایران و آمریکا برقرار کند اما وقتی که این ارتباط برقرار شده فلسفه وجودی آن کار دیگر خیلی معنا ندارد.
با وجود این، وی که نیم قرن تجربه همکاری تجاری با آمریکا را دارد، از عجله نداشتن برای راهاندازی اتاق مشترک با آمریکا سخن میگوید و پیشبینی میکند تا بهمن ماه امسال این اتاق راهاندازی شود. عسگراولادی که یک هفتهای میشود جایزه گوهرهای جهان اسلام در تجارت را کسب کرده و به عنوان یکی از تاثیرگذارترین تاجران بین 54 کشور اسلامی معرفی شده است، در گفتوگویی با آرمان از گشایشهای تحریمهای ایران، نوسانهای ارزی و خروج نظامیها از اقتصاد سخن میگوید. در مورد تحریمها وی اظهار میکند: هنوز به آن معنا گشایشهایی اتفاق نیفتاده است. از اولین اتفاقهایی که رخ داده این است که تحریم بانکها و کشتیرانی ما را برداشتهاند که البته با یک فاصله ۲ ماهه این تحریمها به صورت کامل برداشته میشود. در مورد نرخ ارز نیز وی با بیان اینکه ما طالب ثبات نرخ ارز هستیم، میگوید: من بین ۳ هزار تا ۳۱۰۰ تومان را عدد مناسبی برای نرخ دلار میدانم و با عدد پایینتر از این رقم بازار قاچاق راه میافتد، دلار وقتی ۲۵۰۰ تومان شود قاچاقچیان حرکت میکنند و اصلا مهلت نمیدهند. نظر مشخص این عضو اتاق بازرگانی ایران در مورد خروج نظامیها از اقتصاد نیز این است که تنها در تجارت شرکتهای وابسته به نظامیها دخالت نکنند. متن کامل این گفتوگو را میخوانید:
پیش از این شما عنوان کرده بودید حاضر هستید شخصا در زمینه راهاندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا اقدام و حتی با رئیسجمهور ایران مذاکره کنید. پس از بازگشت دولتمردان از آمریکا دیگر دیدار یا اقدامی در این مورد نداشتید؟
من از ۱۰ سال پیش تا یک سال پیش همیشه به دنبال راهاندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا بودم. علت آن هم این بود که معتقد بودم بخش خصوصی ایران جدا از مسائل سیاسی دولت، از نظر اقتصادی میتواند با آمریکا رابطه داشته باشد. این کار بین بخش خصوصی ما و بخش خصوصی آمریکا با همه ناملایماتی که در روابط سیاسی این 2 کشور وجود دارد ضروری است. تا یک سال پیش هم دنبال این کار بودم اما حالا با توجه به این سفر ارزشمند رئیسجمهور ما، من دیگر الان احساس فوریت و ضرورتی برای راهاندازی اتاق مشترک ایران و آمریکا نمیبینم. ما میخواستیم در این شرایط ناملایم بودن روابط سیاسی 2 کشور با هم کمککننده به آنها باشیم که این ارتباط برقرار شود اما حالا این ارتباط برقرار شده و رئیسجمهور آمریکا توانست با رئیسجمهور ما سخن بگوید و وزیر امور خارجه آمریکا با وزیر امور خارجه ما مذاکره کردند. پس در ذهن من این بود که بخش خصوصی بیاید عاملی شود که ارتباطی بین ایران و آمریکا برقرار کند اما الان وقتی که این ارتباط برقرار شده فلسفه وجودی آن کار دیگر خیلی معنا ندارد. حالا دیگر به دنبال آن نیستم. بلکه به دنبال آن هستم که این موضوع مسیر طبیعی خودش را طی کند. این یعنی اینکه ما دیگر عجله نداشته باشیم. اگر اتاق واشنگتن یا نیویورک علاقه داشته باشد میتواند تماسهایی با سفیر ما داشته باشد که از این طریق بتوانند اقدام کنند و در آن صورت ما هم با کمال متانت، وقار، سنگینی، عزت و احترام متقابل آماده تاسیس اتاق مشترک ایران و آمریکا خواهیم بود. اما در مجموع در این مورد عجلهای نداریم، چون دیگر آن ضرورت احساس نمیشود.
اما در مورد رابطه ما با کشور چین، مگر ما ناملایمات سیاسی داشتیم که اتاق مشترک ایران و چین برای برقرای حداقل ارتباط راهاندازی شده باشد؟
اتاق مشترک با چین بعد از اینکه رابطه ما با این کشور برقرار و بسیار فعال شد، در سفری که دولت هفتم رئیسجمهور به چین رفته بود طرفین احساس کردند میتوان ارتباطی بین بخش خصوصی 2 کشور برقرار کرد. با این احساس، شورای مشترک ایران و چین در سال ۱۹۹۹ تاسیس و در سال ۲۰۰۰ آن شورا به اتاق مشترک ایران و چین تبدیل شد. اتاق مشترک ارتباط را تقویت کرد. اما ما حالا با آمریکا ارتباطی نداریم. اول باید ارتباطی برقرار شود.اکنون یخهای روابط سیاسی ما با آمریکا شکسته شده و ما در حال مذاکره برای تفهیم مسائل و مشکلات و یافتن تفاهمها برای آنچه که میخواهیم حلوفصل کنیم هستیم. خب، این مقدمهای برای روابط اقتصادی است. پس ما در مورد آمریکا عجله نداریم. در مورد چین هم پس از اینکه روابط ما حسنه شد و ضرورت آن به وجود آمد که بخش خصوصی 2 کشور ارتباط برقرار کنند اتاق مشترک ایران و چین راهاندازی و این ارتباط برقرار شد. اکنون نیز این اتاق با ۶ هزار عضو یکی از فعالترین اتاقهای ایران است و حتی از شعب اتاقهای ایران به استثنای اتاق تهران هم تعداد اعضای بیشتری دارد.
پس در مورد اتاق مشترک ایران و آمریکا فکر میکنید چه زمانی برای راه اندازی آن مناسب است؟
بگذارید این پروژه مذاکرات با آمریکا برای حلوفصل اختلافات جلو برود و بعد اقدام کنیم. چون ما میخواستیم کاری کنیم که اینها کردند.
منظورتان مذاکره اولیه با آمریکا است؟
بله. ما میخواستیم برای مذاکره اولیه وارد شویم که ببینیم مشکلات چیست. الان خودشان فهمیدهاند مشکلات چیست و با هم دیگر نشستهاند و مذاکره کردهاند اما ما عجلهای نداریم.
پیشبینی میکنید چه زمانی این اتاق مشترک راهاندازی شود؟
۶ ماه دیگر. به نظر من، اگر آقای نهاوندیان موافقت کند که در خلال ماههای بهمن و اسفند که معادل قبل و خود ماه مارس سال ۲۰۱۴ میشود، این مذاکرات اولیه برای تاسیس شورا یا اتاق مشترک ایران و آمریکا درست شود میتوان پیشبینی کرد که آن زمان این چنین اتاقی را راهاندازی کنند.
این مدت ۶ ماه برای چیست؟
به دلیل اینکه آن اتفاقهایی که آنها گفتند رخ دهد. آقای دکتر روحانی گفتهاند ۲ تا ۳ ماه طول میکشد که ما مشکلات خود را با همدیگر حلوفصل کنیم.
شما خودتان تاکنون رابطه تجاری با آمریکا داشتهاید؟
فراوان. طی ۵۰ سالی که با تاجران این کشور رابطه داشتم، به عنوان یکی از بزرگترین صادرکنندگان زیره و پسته به آمریکا بودم. ببینید رابطه من با آمریکا از نظر تجاری از سال ۱۳۳۶ آغاز شد و ۵۰ سال با آنها کار کردهام. البته ابتدا تا سال ۱۹۸۰ که جنگ با عراق شروع شد و سفارت آمریکا از اینجا خارج و تحریم اولیه شروع شد با آنها کار کردم اما بعد دچار وقفهای شد.
الان چطور؟
الان ۳ سال است که دیگر نمیتوانم با آنها کار کنم. تحریمهای بانکی وجود دارد و نقلوانتقال پول ممنوع است و برای صادرات پسته هم که سود بازرگانی ۳۴۰ درصدی گذاشتهاند که ما دیگر الان نمیتوانیم با آنها کار کنیم. اما تا ۳ سال قبل هم با آنها کار میکردم.
البته طبق آمارهای گمرک ایران، الان هم برخی تاجران ایرانی با آمریکا رابطه تجاری دارند.
بله، رابطه تجاری داریم. واردات مواد غذایی مثل برنج، دارو و لوازم بهداشتی و صدور موادغذایی مثل خرما و کشمش هم متقابلا آزاد است. صدور پسته هم آزاد است اما اشاره کردم چون سود بازرگانی آن بالا است ما نمیتوانیم این کار را انجام دهیم.
اشارهای به بحث تحریم داشتید. با اعلام اخبار جدید در مورد رفع تحریمها، در بحث تجارت ما در عمل چه گشایشهایی رخ داده است؟
هنوز به آن معنا گشایشهایی اتفاق نیفتاده است. اولین اتفاقهایی که رخ داده این است که تحریم بانکها و کشتیرانی ما را برداشتهاند که البته با یک فاصله ۲ ماهه این تحریمها به صورت کامل برداشته میشود. اخیرا هم شنیدم تحریم فروش دارو و مواد غذایی مربوط به دارو و مکملهای دارویی هم برداشته شده است. ما آرام آرام میبینیم که تحریمها کم رنگتر میشوند.
این موضوع در کار شما ملموس بوده است؟
در کار ما که نه اما در کار واردات چرا. در کار صادرات هنوز ملموس نیست. اگر اولین تحریمهایی که مربوط به بانک مرکزی ما است برداشته شود آن وقت کار ما سبک میشود. در واقع در نقلوانتقال پول و حملونقل محصولات ما گشایشهایی حاصل خواهد شد. هماکنون حملونقل ما هنوز هم اشکالاتی دارد.
یعنی برداشته شدن تحریم کشتیرانی چندان موثر نبوده است؟
الان به جز کشتیهای جمهوری اسلامی ایران، کشتیهای دیگری به بندرعباس نمیآیند.
حتی با اینکه برخی تحریمها برداشته شده است؟
هنوز برنداشتهاند. تحریم را برای ما برداشتند اما برای کشورهای دیگر که برنداشتند.
یعنی کشتیهای ایرانی میتوانند به آبهای کشورهای دیگر بروند اما کشتیهای خارجی نمیتوانند به آبهای ایران بیایند؟
بله. وضعیت همینطوری شده است. البته کشتیهای ایرانی هم هنوز به آبهای همه کشورها نمیتوانند بروند.
با کاهش تحریمها و پس از آن کاهش نرخ دلار برخی میگویند که صادرکنندگان ما در حال متضرر شدن هستند. نظر شما به عنوان یک صادرکننده چیست؟
نخیر. ما طالب ثبات نرخ ارز هستیم. بالا و پایین بودن این نرخ مهم نیست. رئیس کل بانک مرکزی گفته که کف قیمت ۳ هزار تومان است که ما میگوییم باشد، فقط شما این قیمت را برای ۳ ماه ثابت نگه دارید. ما این را میخواهیم. وقتی نرخ ارز ثابت بماند صادرات ضرر نمیکند بلکه قیمتهای داخلی هم پایین میآیند. پس ما ثبات میخواهیم تا بتوانیم برنامهریزی کنیم. الان پیش پای شما یک تاجر هندی اینجا بود که میخواست برای ۶ ماه پسته بخرد. من نمیدانم که ۶ ماه دیگر نرخ ارز چقدر است. برای همین ما میگوییم که ثبات میخواهیم. برای ۶ ماه قیمت کف دلار ۳ هزار تومان باشد.
حتی اگر کف قیمت ۲۵۰۰ تومان هم شود شما متضرر نمیشوید؟
الان متضرر میشوم اما در دراز مدت نخیر. بالاخره ما خودمان را هماهنگ میکنیم. الان برای کالاهایی که فرستادیم و در حال دریافت پول آنها هستیم داریم ضرر میدهیم. اما بعدا را هماهنگ میکنیم. دلار ۲۵۰۰ تومانی برای صادرات هیچ مهم نیست اما برای تولید و واردات خطر مهمی است. کالای مصرفی با دلار ارزان میآید و با ارزان شدن دلار ممکن است قاچاق بیاورند که آن وقت مشکلات بیشتر میشود. آن وقت این قاچاق کالای وارداتی ارزان جلوی تولید کشور را میگیرد. مثلا یک فنجان را با دلار ۲۵۰۰ تومانی بتوانید وارد کنید معلوم است که دیگر نمیروید آن را تولید کنید. چون کارگاه که نمیتواند نرخ تمام شده خود مثلا نرخ برق و انرژی خود را پایین بیاورد.
در واقع محصولات وارداتی ما قدرت رقابت بیشتری پیدا میکنند؟
مسلم است که این طور میشود و آن وقت تولید میخوابد.
خودتان فکر میکنید که کف قیمت دلار در بازار چقدر است؟
من بین ۳ هزار تا ۳۱۰۰ تومان را عدد مناسبی میدانم و با عدد پایینتر از این رقم بازار قاچاق راه میافتد. دلار وقتی ۲۵۰۰ تومان شود قاچاقچیان حرکت میکنند و اصلا مهلت نمیدهند.
البته در سالهای اخیر هم که نرخ دلار افزایش یافت طبق برآوردهای اعلام شده مسئولان، قاچاق افزایش یافته است.
در دوره نرخ ارز بالا قاچاق خیلی هم کم شد، بیانصافی نکنید. وقتی دلار ۳۵۰۰ تومان شد دیگر قاچاق سقوط کرد. برای اینکه تولید بالا رفت. طی سال گذشته تولید ما خیلی بالا رفت، چرا که نرخ ارز بالا رفته بود. حالا که ارز پایین بیاید، آرام آرام تولید ما میخوابد، برای اینکه قیمت داخلی حالتی را پیدا کرده که با واردات انطباق پیدا کرده است. وقتی نرخ دلار پایین بیاید تولید داخلی ما نمیتواند با آن رقابت کند. یخچالی که شما تولید میکنید شاید الان مثلا ۱۰۰ تومان تولید آن هزینه داشته باشد اما اگر نرخ دلار شما پایین بیاید دیگر با ۶۰ تومان هم میتوانید همان یخچال را وارد کنید. ما که نمیتوانیم به این زودی نرخ انرژی و دستمزد نیروی کار خود را ارزان کنیم. ما میتوانیم نرخ آب و برق را پایین بیاوریم؟ معلوم است که نمیتوانیم. همه اینها دست دولت است. در مجموع با کاهش نرخ دلار، کارخانهها متضرر میشوند و این خطر بزرگی است.
البته در سالهای گذشته هم که نرخ دلار کاهش نیافته بود میزان واردات ما چندین برابر شد.
البته آن موقع علت دیگری هم داشت و این بود که دلار ۱۲۰۰ تومانی میدادند و آنها میرفتند با دلار ۱۲۰۰ تومانی کارهای دیگری میکردند و کالا وارد میکردند.
منظورتان از آنها کیست؟
حالا...
اخیرا یک سری مباحث هم در مورد خروج نظامیها از اقتصاد ایران مطرح شده است که میخواهم نظر شما را در این مورد بدانم. به یاد دارم که در نشستی در اتاق تهران شما گفته بودید اگر اجازه میدادند خودم با یک چک نمایشگاه بینالمللی را میخریدم. این را میگویم که بپرسم فکر میکنید کسانی مانند شما در اقتصاد ایران وجود دارند که بتوانند جایگزین نظامیها در بخشهای مختلف اقتصادی شوند؟
آن حرف مورد اشاره شما را به نام من ثبت کردند اما من این حرف را نزدم. من گفتم که اگر اجازه میدادند نمایشگاه را برای اتاق تهران میخریدم. در آن جلسه رئیس وقت سازمان خصوصی سازی گفته بود که اتاق تهران پول ندارد، شما این پول را از کجا میآورید؟ که من گفته بودم این پول را جور میکنم. گفت چطوری؟ که من گفتم از جیب خودم میدهم، شر را بکنید. این شوخی بود. یک شوخی که رسانهها آن را بزرگ کردند، وگرنه من این چنین پولی ندارم.
هنگام خروج نظامیها از اقتصاد و حرکت آنها به سمت برخی پروژههای بزرگ، نگاههای خیلی به این سمت است که آیا بخش خصوصی مثل شما اصلا میتواند همان بنگاههای کوچکتر را بخرد؟
مثل من نه، اما خیلیها وجود دارند. من آدم کوچکی هستم اما آدمهای بزرگ و سرمایهگذار در ایران وجود دارند که اینها میتوانند با سیستمهای بانکی و کمکهای خودشان این بنگاهها را بخرند. اما من نه، من آدم خیلی کوچکی هستم. من کاسب جزء هستم و اصلا تاجر نیستم اما افراد خیلی زیادی را میشناسم که از پس آن برمیآیند.
شخص شما قدرت خرید نمایشگاه بینالمللی را دارید؟
هیچ وقت نداشتم و حالا هم ندارم. من قدرت خرید ۱۰۰ تن پسته را هم ندارم. (با خنده و احتمالا شوخی)
در مورد خروج نظامیها از اقتصاد ایران و تمرکز آنها بر روی برخی پروژههای بزرگ فکر میکنید این موضوع چطور امکانپذیر است؟
برخی طرحهای بزرگ زیربنایی مثل جادهسازیها و سدسازیها وجود دارند که در اختیار برخی از شرکتهای نظامی هستند و دارند خوب هم عمل میکنند. ما در این پروژهها اشکالی نمیبینیم. بلکه در تجارت معتقد هستیم شرکتهای وابسته به نظامیها دخالت نکنند.
مگر سهم آنها در تجارت چقدر است؟
نمیدانم.
سهم عمدهای است یا اندک؟
این را نمیدانم اما میشنوم. من نمیدانم که چه میزان از شرکتهایی که واردات انحصاری انجام میدهند به نظامیها وابسته هستند اما معتقد هستم این قشر در تجارت باید کمتر دخالت کنند و اگر در صنایع سنگین و خدمات زیربنایی کشور نظیر سدها و هواپیمایی کشور حضور داشته باشند به نظر من، اشکالی ندارد. فقط انحصاری در اختیار آنها نباشد. اگر با مشارکت بخش خصوصی فعالیت داشته باشند که عیبی ندارد.
فکر میکنید اصلا بخش خصوصی ایران آنقدر قوی است که بتواند جایگزین نظامیها در برخی بخشهای اقتصادی کشور شوند؟
بله. ببینید در مورد اینکه میگویید بخش خصوصی ایران قوی است؟ باید بپرسم این همه سپردههای نزد بانکها برای کیست؟ دارایی همه بانکها برای مردم است اما سیستم به گونهای در دولت هفتم تا دهم شکل گرفت که وامها از بانکها فقط به دولتیها داده شد و به بخش خصوصی ندادند. اینکه اوراق قرضه الان منتشر میشود فکر میکنید چه کسی آن را میخرد؟ من نوعی میخرم اما چه کسی سودش را میبرد؟ بانکهای دولتی سودش را میبرند. ما میگوییم این نوع پولها باید به سیستم بانکی بیایند و به همه کسانی که میتوانند سرمایهگذاری کنند وام داده شود. فکر میکنید وزارت نیرو که الان نیروگاهی میسازد پول از جیب خود یا دولت میدهد؟ نخیر، از اوراق قرضه و سیستم بانکی میگیرند و سرمایه مردم در اختیار آنها است.
اما در نهایت این کارها به اسم دولت تمام میشود؟
بله، در نهایت به اسم دولت تمام میشود. ببینید باید ساختار سیستم اقتصاد را اصلاح کنیم.
این درست است اما گاهی برخی هم میگویند شاید علت آن این بوده که تاکنون بخش خصوصی قوی نداشتیم.
این را دولتیها به شوخی میگویند. اصلا بخش دولتی از همین بخش خصوصی توان میگیرد. پول بخش خصوصی است که به سیستم بانکی میرود و بانکها هم اوراق قرضه میدهند و پولش به وزارت نیرو میرسد که وزارت نیرو هم با آن مثلا نیروگاهی میسازد. یا فکر میکنید یک پالایشگاه با چه پولی ساخته میشود؟ پول را از سیستم بانکی دریافت میکند، وگرنه خودش که پولی ندارد. این سیستم را در اختیار من بخش خصوصی نمیگذارند و در اختیار دولت میگذارند که این روش غلط است.
این دولتیها که میگویید منظورتان نظامیها هم است؟
حالا اسم نمیبرم. دولتی، دولتی است دیگر، حالا هرچه که میخواهد باشد.
نظامیها را هم دولتی میدانید؟
نخیر، نظامیها خصولتی یا شبهدولتی هستند. مثلا فرض کنید بازنشستگی سپاه یا بازنشستگی ارتش یا بازنشستگی نیروهای مسلح اینها به ظاهر بخش خصوصی هستند اما در باطن خصولتی هستند.
برچسبها:
منتشر شده در تاریخ شنبه 13 مهر 1392برچسب:تحریم, رابطه ایران وآمریکا,رابطه اقتصادی, توسط محمـــداحمـــــدوند
چگونه میتوان روحیه شاداب و خوی خوشحال داشت
با توجه به آمار تکاندهنده و روبه رشدی که امروزه در مورد شمار مبتلایان به افسردگی وجود دارد، لزوم تغییرات درونی بهمنظور زندگی بهتر و سالمتر و بهره بردن از سلامت جسمی و روحی برای سازندگی مفیدتر جامعه، امری حیاتی تلقی میشود. لذا پول را فراموش کنید و نگران گذر عمر و از دست رفتن جوانی نباشید. بلکه رفتار و افکار خوشایندی داشته باشید تا بتوانید خوشحال باشید و از نعمت جوانی و زندگی لذت ببرید.
حتی در دنیای ماشینی امروز نیز بسیاری افراد خوشحال هستند و خوب زندگی میکنند. جالب است بدانید که محققان دریافتهاند که سلامتی و کارایی افراد تا حد زیادی تحت تاثیر ویژگیهای شخصیتی و درونی آنهاست.
این تحقیق10ساله نشان میدهد که صرف نظر از تغییر در وضعیت تاهل- شغل یا محل اقامت افرادی که در سال 1973 روحیه خوبی داشتهاند و خوشحال بودهاند در سال 1983 نیز روحیه خوبی داشتهاند. در صورتی که در مدت این دهه اتفاقات خوب یا بد بسیاری در زندگیشان رخ داده است.
اما نکته اصلی اینجاست که چگونه میتوان روحیه شاداب و خوی خوشحال داشت؟ چه کسانی از ناملایمات زندگی نیز ناراحت و افسرده نمیشوند؟
در پاسخ باید گفت چهار شیوه اصلی و مهم وجود دارد تا افراد خوشحال باشند:
1-عزت نفس:
افراد خوشحال، خود را دوست دارند.
در دهه 1980 هیچ موضوعی بهاندازه خود و خویشتن، روان شناسان را مشغول نکرد. بسیاری از گزارش ها حاکی از آن است که افراد باعزت نفس بالا، از سلامتی بیشتری برخوردارند و حتی در زندگی خانوادگی ، شغلی و جمعهای دوستانه نیز رضایت بیشتری دارند. به عبارت دیگر، وقتی افراد خود را میپذیرند، زندگی و پستی و بلندی های آن را نیز میپذیرند و احساس خوبی در مورد آن دارند.
در حال حاضر، داشتن عزت نفس بیشتر، امری محال نیست زیرا بسیاری از کتابها، مقالات و برنامهها در مورد اینکه بهخودمان احترام بگذاریم، تواناییهای خود را تقویت کرده و مثبت بیندیشیم و احساس قربانی بودن و بدبختی نکنیم،وجود دارد که میتوانیم از آنها بهرهمند شویم.
باید گفتار منفی را نیز قطع کنیم. برای اینکه در زندگی به محبت برسیم باید ابتدا به خودمان علاقه داشته باشیم.
در ارزیابی عزت نفس، افراد در شرایط گوناگونی قرار میگیرند ولی هیچکس نمره صفر نمیگیرد زیرا ممکن است عزت نفس ما ضعیف باشد اما در اعماق وجودمان دارای آن هستیم پس باید آنرا تقویت کنیم. بد نیست بدانید افرادی که عزت نفس ضعیفی دارند، در کلام خود به جای عبارت «من خوب فکر میکنم» میگویند «گاهی اوقات یا تا حدی خوب فکر میکنم.»
از طرف دیگر افرادی که عزت نفس خوبی دارند مایل به برقراری روابط بیشتر اجتماعی با دیگران هستند. چنین افرادی در روابط اجتماعی مسئولیتپذیر هستند و بیشتر سعی میکنند کارهای مثبت انجام دهند زیرا خود را مسئول و پاسخگوی کردارشان میدانند. بیشتر به موفقیت فکر میکنند تا شکست. بههمین دلیل مرتب از خود نمیپرسند: «مگر من چه کردهام که مستحق چنین مشکلی باشم ؟» زیرا میدانند که گفتار و رفتارشان پیامد و عواقبی دارد پس تمایل دارند کارهایی انجام دهند که پیامدهای مثبت داشته باشد تا در انتها پشیمان نشوند.
البته بسیاری افراد نیز خود را بهتر از متوسط میبینند ودر قضاوتهایشان نسبت به رفتار گذشتهشان همواره خود را محق می دانند که این امر نباید با عزت نفس اشتباه گرفته شود. ما باید بتوانیم به عقاید و نظرات دیگران احترام بگذاریم و در مواردی نیز با افراد آگاهتر از خودمان مشورت نماییم. زیرا در غیراین صورت فقط خود را کامل میپنداریم و هیچ حرکت و رفتار مغایر به تمایل خود را نخواهیم پذیرفت که خود این موضوع نیز میتواند منجر به افسردگی و یاس شود.
مرتب خود را با دیگرانی که از نظر خانوادگی، درآمد و تحصیل از شما بالاتر هستند مقایسه نکنید بلکه سعی کنید با امید به خدا و تکیه بر تواناییهایتان خود را باور کرده و به سمت کمال حرکت نمایید.
نهایتاً این که
عزت نفس باید مثبت و واقعگرایانه باشد، زیرا بر مبنای دستاوردهای واقعی افراد شکل میگیرد. باید واقعیت آنچه هستیم بپذیریم تا احساس خوبی داشته باشیم.
2- خوشبینی:
افراد خوشحال، امیدوار هستند.
چنانچه موافق باشید که «همه افراد شانس کافی برای انجام تقریباً همه کارها دارند» امیدوار هستید. وقتی به کار جدید دست میزنید، انتظار موفقیت داشته باشید نه شکست. بهعبارت دیگر، وقتی به یک لیوان نصفه نگاه میکنید، نیمه پر آن را ببینید، تا خوشحالتر باشید.
در ضمن افراد خوشبین، سالمتر هستند. آنها در مواجهه با مشکلات نمیگویند:«در جایی اشتباه کردم اما سعی میکنم دوباره همه چیز را درست کنم.» چنین افرادی کمتر آسیبپذیرند و نسبت به بیماریها نیز قویتر هستند. چنین افرادی حتی در مراحل گوناگون بیماری نیز آثار خفیفتر از خود بروز میدهند در صورتی که افراد بدبین با یک بیماری نه چندان جدی نیز از پا میافتند.
وقتی میخواهید کاری را انجام دهید- اگر خوشبین باشید- حتی موانع موجود را نیز فرصتی برای یافتن راهی جدیدتر و بهتر تلقی میکنید.
اگر خوشبین باشید به جای «نه» بیشتر میگویید «بله».
در این بخش نیز لازم بهذکر است که واقعبین باشید و اهداف محال و غیرقابل دسترس برای خود تعیین نکنید تا با نرسیدن به آنها انگیزه لازم و کافی را برای ادامه از دست بدهید.
بسیاری افراد حتی در مورد ازدواج نیز چنان رویاپردازی میکنند که با عدم تحقیق هر مورد احساس شکست در ازدواج و بدبختی میکنند.
باید به اندازه کافی خوشبین بود تا بتوان حرکت کرد و به اندازهای واقعگرا بود که افکار و رفتار را کنترل نمود و به هر کاری دست نزد.
3- برونگرایی:
افراد خوشحال، در خود نمیمانند.
مطالعات گوناگون حاکی از آن هستند که افراد برونگرا و اجتماعی افرادی هستند که رضایت بیشتری از زندگی داشته و خوشحالترند. البته بخشی از برونگرایی مربوط به ذات و خلق وخوی افراد است. بدینمعنا که، برخی ذاتاً شادابتر و گرمتر میباشند. آنها با وارد شدن به اتاقی که پر از افراد گوناگون است به راحتی وارد شده و خود را معرفی کرده و با افراد صمیمانه برخورد میکنند. بدین صورت بهتر هم پذیرفته میشوند.
اما این مسئله تا حدی هم اکتسابی است و افراد درونگرا نیز میتوانند با تمرین، آداب اجتماعی را بهتر و بیشتر بهجای آورند. دیگران را دوست بدارند و دوست داشته شوند.
چنین تفکری بهتحقق تجربههای مطلوبتر کمک میکند. گویی طبیعت و روزگار نیز افراد برونگرا را بیشتر حمایت میکند. چنین افرادی راحتتر ازدواج میکنند. احتمال اینکه شغل بهتری پیدا کنند و دوستان صمیمی داشته باشند ،بیشتر است.
برون گرایان بیشتر با مردم در تعامل بوده و دوستان بیشتری دارند. در فعالیتهای اجتماعی نیز بیشتر شرکت کرده و شاید همین مورد برخورد با افراد گوناگون ، فرصتهای مختلفی را برایشان ایجاد میکند.
4-کنترل شخصی:
افراد خوشحال معتقدند که :خودشان قادر به انتخاب سرنوشت خود هستند.
تحقیقات حاکی از این است که احساس قوی کنترل بر امور شخصی در افراد ،بیش از هر عامل دیگری موجب بروز احساست مثبت و حس رضایت از زندگی و خوشحالی میباشد.
اگر دقت کرده باشید برخی افراد به این عبارات فکر کرده و آنها را بیان میکنند: «من نقشی در خوشبختی یا بدبختی خود ندارم» یا «زندگی مرا با خود برده و من نمیتوانم در جهتی که میروم دخالت کنم» یا «جهان فقط به کام برخی افراد قدرتمند است.»
چنین عباراتی نمایانگر احساس عجز فرد میباشد و در نتیجه استرس بیشتر و ناکامی در زندگی نیز از پیامدهای آن خواهد بود.
در مقابل افرادی که احساس کنترل بر امور شخصی و خویشتن دارند از سلامت جسمی و روحی بیشتری نیز برخوردارند. از حق انتخاب خود در زندگی لذت برده و 93درصد آنها افرادی فعال، آگاه و خوشحال هستند. چرا که این احساس کنترل همواره با نوعی مدیریت در امور همراه است و این مدیریت با مدیریت زمان همراه شده و زمانی که فرد حداکثر استفاده را از زمان خود میکند، بدیهی است که نتیجه بهتری هم میگیرد و به دستاوردهای بیشتری میرسد که موجب اعتماد به نفس بیشتر و خوشحالی او میباشد.
*نهایتاً چگونه خوشحال باشیم؟
- تاکنون به اندازه کافی گفته شد که خوشحالی بهدنبال احساس عزت نفس پدید میآید و خوشبینی نیز در این میان نقش قابل توجهی ایفا میکند. اما اینکه ما باید خود را تقویت کنیم، مورد دیگری است.
نخسیتن گام این است که خود را مسئول اتفاقات و مسائلی که برایمان رخ میدهد بدانیم. بدین ترتیب برای بهتر شدنشان تلاش میکنیم و موقعیت خود را در جهان هستی ارتقا میدهیم.
شاید جالب باشد که بدانید، تحقیقات نشان میدهد اکثر افراد موفق در دوران کودکی با مشکلات بسیاری روبه رو بودهاند. همین مشکلات انگیزهای به آنها داده که بخواهند سرنوشت خود را بهدست گیرند و در این راه از تمام توان خود استفاده کنند. بدین ترتیب قابلیتها و شایستگیهای آنان شکوفا شده و بهتدریج موفق شدهاند.
پس به یاد داشته باشید که انگیزه، ثبات، توسعه فکر و اندیشه، توافق ، مصالحه و آگاهی از جمله عوامل تأثیر گذارند.
باید بپذیریم که قدرت تأثیر بر سرنوشت خود را داریم. حداقل میتوانیم حضور اجتماعی خود را موثرتر و مطلوبتر گردانیم.
ما شاید محصول گذشته خود باشیم، اما آنچه میتوایم تولید کرده و به وجود آوریم، آینده است
شخصیت انسان مانند رنگ چشم برنامهریزی نشده تا هرگز قابل تغییر نباشد. پس حرکت کنید و مطمئن باشید با وجود تمام محدودیتهایی که در زندگی هر یک از ما وجود دارد، میتوانیم انتخاب کنیم و بهتر و موثرتر بیندیشیم و زندگی کنی
برچسبها:
منتشر شده در تاریخ شنبه 13 مهر 1392برچسب:روحیه شاد ,خوشحالی فرد,افراد شاداب ,انسان موفق, توسط محمـــداحمـــــدوند
بنده به عنوان یک شهروند و گاها ماموم نمازجمعه ،از زحمات صادقانه حضرت حجت الاسلام دکترکازرونی در طول تصدی نمایندگی ولی فقیه وامامت جمعه کرج تقدیر وتشکرمینمایم.پاداش زحمات بندگان مخلص خدارا خود حضرت حق عطا خواهدکرد.
برچسبها:
منتشر شده در تاریخ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:امام جمعه کرج,کازرونی, تقدیر ازامام جمعه کرج,احمدوند, توسط محمـــداحمـــــدوند
وی سيد محمد مهدي حسيني مشهور به حسيني همداني در روز بيستم اسفند سال يكهزار و سيصد وچهل و دو خورشيدي در شهر همدان در خانواده اي روحاني به دنيا آمده است.
پدرش مرحوم حجت الاسلام والمسليمن حاج سيد احمد حسيني همداني از مشاهير اهل منبر در همدان و تهران بود و اهل مبارزه سياسي. كه خاطرات سياسي ايشان توسط مركز اسناد انقلاب اسلامي منتشر شده است. چندين بار به زندان افتادند كه آخرين بار به خاطر سخنراني چهلم شهداي قم در تبريز منبر رفتند كه بعد از سخنراني ايشان ساعتها در تبريز درگيري بود كه وقتي به تهران آمدند دستگير شدند و بعد از موجي كه ايجاد شد و زندانيان سياسي را آزاد مي كردند ، آزاد شدند. مادرش نيز آخرين فرزند يكي از بازاريان محترم همدان بود.
دوران تحصيلات ابتدايي و راهنمايي و دبيرستان را در تهران پشت سر گذاشت، البته قسمتي از سال اول دبستان را در همدان خوانده است.
در سال چهارم دبيرستان به حوزه علميه تهران مدرسه ملاجعفر مشهور به مدرسه آيت الله مجتهدي رحمه الله عليه رفته است.
در عيدغدير سال 64 بود كه در خدمت حضرت امام رضوان الله عليه معمم شد.
در سال 66 با دختر خانمي از خانواده اي مذهبي كه پدربزرگشان اهل علم و مادرشان از سادات و اصالتا اهل لنگرود بودند و نسب از سادات و اهل علم برده بودند وصلت كرده است.
در شهريور سال 81 بعد از ارتحال پدرش به درخواست مردم و بسيج و علماي منطقه تهران نو و به توصيه حضرت آيت الله مجتهدي به تهران نقل مكان كرده و در مسجد صاحب الزمان (عج) كه قريب به 20 سال پدرم در آنجا اقامه نماز و ارشاد و تبليغ دين مي كرد جهت ادامه راه و ارشاد و تبليغ، مسئوليت امامت مسجد را به عهده گرفت.
در دوران دفاع مقدس به صورت رزمي و تبليغي در جنگ حضور داشته و در تيپ امام جعفر صادق عليه السلام به عنوان معاونت تبليغات و فرهنگي مشغول فعاليت بوده است.
بعد از تشكيل بسيج مستضعفان به دستور حضرت امام وارد بسيج شده است. مدت پنج سال مربي آموزش عقيدتي و نظامي بوده و در بعضي از پادگان ها غير از عقيدتي، تاكتيك و اسلحه شناسي درس مي داده است. مدتي هم عضو فدراسيون تيراندازي بوده است.
مدت يك سال كه ابتداي راه اندازي شوراي حل اختلاف بود، رياست شعبه 607 شوراي حل اختلاف تهران را برعهده داشته كه در طول آن مدت قريب به 700 پرونده رسيدگي شد.
برچسبها:
منتشر شده در تاریخ پنج شنبه 11 مهر 1392برچسب:امام جمعه کرج منصوب شد,حسینی همدانی,نماینده ولی فقیه در البرز, توسط محمـــداحمـــــدوند
به گزارش رجانيوز، «سلمان حدادي» يك مولوي وهابي بود؛ كسي كه خودش ميگويد بين 500 تا 1000 فرد سني مذهب را وهابي كرده است. اما يك بار نشستن در مجلس عزاي سيدالشهدا(ع) كار را بجايي ميرساند كه همان مبلغ وهابي شيعه شود و در اين مسير سختيهايي ببيند كه تحمل يكي از آنها براي ما قابل تصور نيست. خواندن زندگينامه سلمان حدادي را از دست ندهيد.
آموزش تبليغ وهابيت در 5 دقيقه
سلمان سال 61 در سنندج بدنيا آمد. مادرش اهل سوريه و شيعه بود اما پدرش نه. اسمش را به اصرار مادرش كه سيراب از محبت اميرالمومنين بود سلمان گذاشتند. خودش ميگويد هميشه از اينكه اسمم سلمان و مادرم شيعه بود شرمنده بودم.
«با تشویق پدرم در دوران راهنمایی، در كنار درس های مدرسه، تحصیل دروس حوزوی را هم شروع كردم و ادامه دادم. بعد از اتمام دبیرستان، 3 سال دوره ی تكمیلی حوزه را به زاهدان و مسجد مكی رفتم و پس از مولوی شدن، 4 ماه هم به رایوند پاكستان، برای آموزش یك دوره كامل نحوه ی تبلیغ و جذب رفتم. پس از برگشت از پاكستان، امتحان كنكور دادم و در دانشگاه كرمانشاه در رشته استخراج معدن قبول شدم. در پاکستان به طور تخصصی در 20 جلسه یاد می دادند که چگونه فردی را در عرض 5 دقیقه به وهابیت جذب کنیم این آموزش را نزد آقایی به نام ابراهیم نژاد می دیدیم.»
گفت يكبار هيئت!
در همانجا دوستي پيدا ميكند به نام مهدي. مهدي شيعه بود و سلمان در عين رفاقت تلاش ميكرد او را وهابي كند. كلي كتاب به او ميدهد و در عوضش مهدي هم يكبار او را به مجلس عزاي سيدالشهدا(ع) دعوت ميكند. سلمان با همان لباس و ظاهر مولويهاي وهابي و بعد از كلي اين پا و آن پا كردن ميرود به هيئت.
«یك گوشه ای با خشم مجبور شدم که بنشینم. دیدم سید بزرگواری منبر رفت (نماینده ولی فقیه در کرمانشاه بود) و در حین صحبت هایش گفت: كدام یك از شما حاضرید به خاطر خدا و اسلام جانتان را بدهید و بعدش هم مطمئن باشید زن و بچه تان به اسارت می روند؟ در آن زمان سیدالشهدا(علیه السلام) چه دید كه حاضر شد، جانش گرفته شود و اهل و اولادش به اسارت روند؟ چرا امام حسین(علیه السلام) دست به چنین كار بزرگ زد؟
هر چی فكر كردم دیدم كه در شخصیت های محبوب من، شخصیتی مثل امام حسین(علیه السلام) پیدا نمی شود كه حاضر باشد به خاطر اسلام، دست به چنین كار بزرگ و خطرناكی بزند! این سوال مهمی بود كه برایم ایجاد شد.»
چراغها را كه خاموش كردند و مشغول سينه زدن شدند، او شروع كرد به گريه كردن. آنقدر كه لباسهايش خيس شد. براي غربت و مظلومين غريب كربلا گريه ميكرد. از اينكه در وهابيتشان نگذاشتند امام حسين(ع) را بشناسد افسرده شده بود.
تحقيق و پژوهش حتي در شيطان پرستي
از هيئت كه بيرون ميآيد چهار سال جديدي در زندگياش شروع ميشود. چهار سالي كه به مطالعه و پژوهش درباره تمام مذاهب اهل سنت، مسيحيت، زرتش و حتي شيطان پرستي ميانجامد. اما تعارضات موجود در اين مكاتب و فرقهها او را راضي نميكند.
«گذشت و خیلی با احتیاط فرقههای شیعه را بررسی كردم تا اینكه برای شناخت بهتر شیعه دوازده امامی، رهسپار قم شدم. به دفتر آیت الله بهجت رفتم و سوالات و شبهاتی كه داشتم از آنجا پرسیدم و آنها هم با صبر و حوصله و محبت بسیار به من پاسخ دادند.
بعد از آنان خواستم كتابی به من معرفی كنند تا دربارهی شیعه بیشتر تحقیق كنم. آنها كتاب المراجعات و شبهای پیشاور را به من معرفی كردند. آن كتاب ها را تهیه كردم و شروع كردم به خواندنشان.
مطالب آن دو كتاب را كه می خواندم برای اینكه ببینم مطالبی كه از كتاب های اهل سنت نقل می كنند صحیح است یا نه، فورا مراجعه می كردم به كتاب های اهل سنت یا به نرم افزار المكتبه الشامله و با كمال تعجب میدیدم مثل اینكه این روایات، واقعیت دارد. برای من سوال پیش آمده بود كه چرا بعد از این همه سال، این روایات دور از چشم ما بوده و ما ندیدیم؟»
در مباحثه كه كم اوردند پاي ماكسيما را وسط كشيدند!
خواندن اين كتابها شش ماه طول ميكشد. كمكم حقانيت شيعه با استناد به خود كتابهاي اهل سنت برايش مسجل ميشود. اما هنوز شيعه نشده است. ترديد دارد. خودش ميگويد تعصبات اجازه نميداد. به سختيهايي كه پيش رويش بود فكر ميكند.
«بالاخره شیعه شدم و بعد از شیعه شدنم یك دفترچه هایی را چاپ كردم كه تحت این عنوان كه "آیا شیعه حق است؟" و در آن دلائلی از كتابهای اهل سنت كه ثابت می كرد مذهب شیعه، مذهب صحیح است آوردم و پخش كردم. یك نفر این دفترچه را برد و به پدرم داده بود. و گفته بود: این را پسر شما چاپ كرده است.
پدرم به من گفت: سلمان شیعه شده ای؟ من هم جرات نكردم بگویم: آره. تقیه كردن را هم بلد نبودم.
گفتم: اگر خدا قبول كند .
گفت: نه گولت زدند .
گفتم. من یك عمری به مردم می گفتم شما گول شیعه را نخورید حالا شما به من می گویید گول خوردهای؟»
بحث كردن با پدر و خيلي از اهل سنت شش ماه طول ميكشد. همه را در مناظرهها شكست ميدهد. حتي چند نفري هم شيعه ميشوند. پدر وقتي در بحث نميتواند مقاومت كند به تطميع رو ميآورد. ميگويد زانتياي زيرپايت را ماكسيما ميكنم اما حرف از شيعه نزن. حتي ميگويد شيعه بمان اما شيعه را تبليغ نكن. وقتي سلمان قبول نميكند، راه ديگري در پيش ميگيرند. راهي كه به آوارگي سلمان و همسرش ختم ميشود.
چيزي شبيه ماجراي كوچه بنيهاشم
شش ماه آزار و اذيتها را تحمل كرد. ميخواست راهي تهران شود تا كاري گير بياورد و خانهاي اجاره كند و بعد بيايد دنبال همسرش. همسري كه شيعه شده بود و باردار بود. از خانه كه بيرون ميرود ميبيند پدرش با چند نفر سر كوچه ايستادهاند. مثل اينكه خبر داشتند مرغ دارد از قفس ميپرد.
همسرم گفت من تا سر كوچه با تو می آیم .
گفتم: نه، همین جا بمان. ولی اصرار كرد و با من آمد .
به سمتشان رفتم .مانع عبور من شدند. آنها 5 ، 6 نفری بر سرم ریختند و یكی شان با چوب دستی كه در دست داشت محكم بر سرم كوبید و من بر اثر آن ضربه آنجا افتادم و دیگر چیزی نفهمیدم و بواسطه آن ضربه لکنت زبان گرفتم.
خانمم كه قصد داشت از من دفاع كند، جلو آمده بود تا مانع آنها شود، كه یكی از آنها با لگد به او زد ، و بر اثر آن ضربه، بچه اش را که 4 ماهه بود سقط كرد ولی خدا رو شكر، من آن صحنه را ندیدم.»
ياد مظلوميت امام علي ميافتد و به ياد ماجراهاي كوچه بنيهاشم ميسوزد.
جرم شيعه بودن بالاتر از هزاران قتل است!
سه روز بعد وقتي در بيمارستان بهوش ميآيد دست زنش را ميگيرد و با همان حال و روز فرار ميكنند. ميروند اروميه پيش يكي از دوستان سلمان تا شايد كمكش كند. او وقتي ميفهمد سلمان شيعه شده است ميگويد اگر هزار قتل انجام داده بودي كمكت ميكردم اما حالا كه شيعه هستي، نه!
جالب بود كه اين رفيق سني متعصب اصلاً از دين و مذهب چيز درست و حسابي نميدانست. عمر و ابوبكر را نميشناخت اما بخاطر تبليغات مسموم وهابيت چنين تفكري پيدا كرده بود.
«آنجا بود كه از خانه اش بیرون رفتم و برای اولین بار در طول عمرم، با همسر مریضم كه بچه اش را سقط كرده بود در خیابان خوابیدیم .
با مقدار پولی كه داشتیم، خودمان را به قم رساندیم و چون هیچ كس را در قم نمی شناختیم و جایی برای ماندن نداشتیم، مدت 45 روز در جمكران ماندیم. گرسنگی می كشیدیم ولی وقتی یاد گرسنگی و آوارگی و پای برهنه ی اهل بیت امام حسین (علیه السلام) می افتادم تحملش برایمان آسان می شد.»
ما شیعه ها اینقدر بی غیرت نیستیم كه ناموسمان توی خیابان بخوابد
سال 85 بود. 45 روز در جمكران، بدون پول و جا و غذا. تكه كاغذي پيدا ميكند و نامهاي به امام زمان(عج) مينويسد. ميگويد آقاجان ما بخاطر شما همه چيز را رها كرديم و آمديم اينجا. ميگويد هرجوري بود روزي يك وعده غذا برايمان جور ميشد. يا هيئتي ميآمد يا نذري ميدادند. تا اينكه...
«شبها روی كارتون می خوابیدم مدت ها كه گذشت یكی از انتظامات جمكران كه ما را چند روزی زیر نظر داشت، آمد و گفت: كارت شناسائی تان را ببینم! شما كی هستید؟
كارت شناسایی را نشانش دادیم . وقتی اسم سنندج را دید گفت: شما اینجا چه كار می كنید؟
با لكنت زبان شدیدی كه در اثر ضربه به سرم وارد شده بود، بهش گفتیم: ما شیعه شده ایم.
گفت: كار بدی نكرده اید آیا قم جایی را دارید؟
خجالت كشیدم بگویم نه، گفتیم یك جایی داریم . رفت و 20 دقیقه بعد برگشت و گفت: 30 هزار تومان شما را بس است تا به شهر خودتان برگردید؟
گفتم: من پول نمی خواهم!
گفت: ما شیعه ها اینقدر بی غیرت نیستیم كه ناموسمان توی خیابان بخوابد و بی تفاوت باشیم .
پول را به من داد و بعد از دو ماه و خورده ای توانستم با آن پول به حمام بروم و موهای سرم را كوتاه كنم.»
وقتي امام رضا بطلبد
ميروند حرم كريمه اهل بيت(س). متوسل ميشوند به بيبي معصومه. يكي از خادمها راهنمايي ميكند كه بروند دفتر مراجع و كمك بخواهند.
«اول دفتر آقای مکارم شیرازی رفتم . بعد دفتر مقام معظم رهبری رفتم. آقایی آنجا نشسته بود. تا آمدم جریان را تعریف کنم خانمم شروع به گریه کرد و من داستان را تعریف کردم.
او وقتی وضعیت ما را دید خیلی به ما محبت كرد و گفت: اگر می خواهید قم بمانید جایی برای شما بگیرم .
گفتم: نه می خواهیم برگردیم ارومیه و در مدارس آنجا ، كار پیدا كنم .
گفت: باشه و یك مقداری پول به ما داد و ما از آنجا خارج شدیم.»
بيرون كه ميآيند هواي زيارت برادر حضرت معصومه به سرشان ميافتد. بجاي اروميه ميروند مشهد، پابوس امام رضا(ع). زيارت دو سه روزه تبديل ميشود به مجاورت سه چهار ساله.
فرزند خواستم و كربلا، هر دو جور شد
همسرش بر اثر سختيها نحيف شده و افسردگي گرفته بود. به صورت غير رسمي طلبه حوزه علميه مشهد ميشود. بعد از آن برميگردند قم و به كمك يكي از دوستان خانهاي ميگيرند. ماجراي كربلا رفتنشان هم خواندن دارد.
«در سال 89 در مراسم عید حضرت زهرا (س)، دو چیز خواستم یكی ، یك بچه و دیگری زیارت كربلا . هفتهی بعدش یك نفر هیئتی، مرا دید و گفت: دیشب خواب دیدم كه شما و خانمت در حسینیه برای عزاداران امام حسین(علیه السلام) چایی می ریزید. خوابش را اینگونه تعبیر كرد باید شما و خانمت را به كربلا بفرستم. او یك بانی پیدا كرد و ما را به كربلا فرستاد. چند وقت بعد از سفر كربلا، متوجه شدیم كه بچه ی تو راهی داریم. اولش باورمان نمی شد، سالها از اون ضربه ای كه به پهلوی خانمم وارد شده بود می گذشت و احتمال نمی دادیم كه او دوباره حامله شود.»
سفينه النجاه بودن سيد الشهدا به دادم رسيد
بغير از سلمان يكي از خواهرها و يكي از برادرهايش هم شيعه شدهاند و همگي از خانواده طرد. خودش ميگويد گريه آن شبش در هيئت رنگ و بوي عجيبي داشت.
«آن گریه واقعا یک گریه ی خاصی بود یک لطف بود آن شب به قدری گریه کردم که تمام لباسم خیس شد. همان سفینة النجاة بودن حضرت سیدالشهدا آن شب تأثیر خودشان را روی من گذاشت.
به نظرم آن 4 سالی هم که خواندم و مطالعه کردم و طول کشید برای این بود که پایه های من قوی شود که در هر مناظره ای همه را شکست دهم که وقتی یک مسیحی می آید و به من چیزی می گوید من به او نخندم و هیچ شبهه ای برای من هیچ گاه بوجود نیاید.»
سلمان حدادي حالا همه وقتش را گذاشته است براي تلاش در مسير خدمت به مذهب تشيع و معارف اهل بيت. راه سختي بود اما حتما ارزشش را داشت. ارزشي كه شايد ماهايي كه از ابتدا شيعه بودهاين هيچ وقت آن را درك نكنيم. برچسبها:
لیست اعضای کابینه دکتر حسن روحانی اسحاق جهانگیری؛ معاون اول - بیژن زنگنه (وزارت نفت) - عبدالرضا رحمانی فضلی (وزارت کشور) علی طیبنیا (وزارت اقتصاد)- سید محمود علوی (وزارت اطلاعات)- حمید چیتچیان (وزارت نیرو)- حسین دهقان (وزارت دفاع) محمدرضا نعمتزاده (وزارت صنعت، معدن، تجارت) - محمود حجتی (وزارت کشاورزی) - علی ربیعی (وزارت کار، تعاون و رفاه) عباس آخوندی (وزارت راه و شهرسازی) - محمدعلی نجفی (وزارت آموزش و پرورش) - محمدجواد ظریف (وزارت خارجه) سیدحسن قاضیزاده هاشمی (وزارت بهداشت)- مسعود سلطانیفر (وزارت ورزش و جوانان) - علی جنتی (وزارت ارشاد) حجتالاسلام پورمحمدی (وزارت دادگستری)- محمود واعظی (وزارت ارتباطات)- جعفر میلی منفرد (وزارت علوم) مشاوران، معاونین و اعضای نهاد ریاست جمهوری بهشرح ذیل : محمد نهاوندیان (رئیس دفتر)- تیمور علی عسگری (معاون پارلمانی)- سیدرضا صالحی (رئیس میراث فرهنگی و امور گردشگری) محمدباقر نوبخت (معاون نظارت و راهبردی) - علی یونسی (معاون سیاسی و امنیتی رئیسجمهور) اکبر ترکان (رئیس گروه مشاوران)- حسین فریدون (رئیس دفتر بازرسی)- مرتضی بانک (معاون اجرایی) محمود سریعالقلم (مشاور بینالملل)
برچسبها:
منتشر شده در تاریخ یک شنبه 13 مرداد 1392برچسب:لیست قطعی کابینه دکتر روحانی,وزرای جدید, توسط محمـــداحمـــــدوند
زیباترین جوان ایرانی در سال 1338 که بود؟ خبرگزاری فارس: تصویر او در سال 38 به عنوان تصویر زیباترین جوان ایرانی، جلد مجلههای آن روزها شد. سالها بعد و با آغاز جنگ، این جوان زیبا که دیگر مبارزی کارکشته شده بود، با 70 ـ 80 نفر از اهالی جنوب شهر که زیرپیراهنی و شلوار کردی، لباس رزمشان بود، به خرمشهر رفت. به گزارش خبرنگار حماسه و مقاومت فارس (باشگاه توانا)، تصویر زیر، عکس زیباترین جوان ایران در سال 38 است که بر روی جلد مجلات آن سال منتشر شد. این تصویر متعلق به شهید «سید مجتبی هاشمی» است. او که بعدها به عنوان فرمانده گروه چریکی فداییان اسلام، با نیروهایی که لباس رزمشان، شلوار کردی و زیرپیراهنی بود، نه تنها قدرت ابتکار عمل را در آبادان از دشمن گرفت، که خوابهای شوم او را برای تصرف کامل اهواز به کابوس بدل کرد. شهید سید مجتبی هاشمی، در شهریور 1319 در محله شاپور تهران به دنیا آمد. او سومین فرزند خانواده بود و در جوانی به سبب ظاهر، نظر هر بینندهای را به خود جلب میکرد، به طوری که در سال 38 به عنوان زیباترین جوان ایران شناخته شد. او برای استخدام به ارتش رفت اما جو حاکم بر ارتش را مناسب حالش نمیبیند و از آنجا بیرون آمد و به شغل آزاد روی آورد. او که در کنار کار، به ورزشهای باستانی و کُشتی نیز مشغول بود، در سال 42 به هیئتهای مذهبی پیوست و بارها به دلیل مبارزاتش، توسط نیروهای ساواک تحت تعقیب قرار گرفت. آقا سید مجتبی، قبل از انقلاب، ازدواج کرد و با آغاز مبارزات مردم علیه شاه، کم کم زندگیاش رنگ و بوی سیاسی گرفت تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. در زمان ورود حضرت امام جزو نخستین افراد حلقه محافظان حضرت امام در کمیته استقبال قرار میگیرد؛ وی بعد از پیروزی انقلاب، جزو یکی از مؤسسین کمیته انقلاب اسلامی منطقه 9 بود. سید مجتبی هاشمی در سال 59 گروه فداییان اسلام را تشکیل داد و تا سال 61 و شکست حصر آبادان، بیش از 10 هزار نفر نیروی مردمی از سراسر کشور در قالب فداییان اسلام به فرماندهی او وارد جنگ شدند. برچسبها:
منتشر شده در تاریخ شنبه 12 مرداد 1392برچسب:زیباترین جوان ایرانی, سید مجتبی هاشمی, توسط محمـــداحمـــــدوند
در پی لیست قطعی اعضای کابینه میآید و این نکته را هم باید خاطر نشان کرد که این افراد اگر اتفاق غیر منتظرهای رخ ندهد به مجلس معرفی خواهند شد: ۱ ـ وزیر اطلاعات: حجت الاسلام علوی ۲ ـ وزیر امور خارجه: محمد جواد ظریف ۳ ـ وزیر نفت: بیژن نامدار زنگنه ۴ ـ وزیر آموزش و پرورش: محمد علی نجفی ۵ ـ وزیر نیرو: حمید چیت چیان ۶ ـ وزیر کشاورزی: محمود حجتی ۷ ـ وزیر راه و مسکن و شهرسازی: عباس احمد آخوندی ۸ ـ وزیر بهداشت: سید حسن قاضیزاده هاشمی ۹ ـ وزیر کار و رفاه اجتماعی: علی ربیعی ۱۰ ـ وزیر علوم: جعفر میلی منفرد ۱۱ ـ وزیر ارتباطات: محمود واعظی ۱۲ ـ وزیر دفاع: حسین دهقان ۱۳ ـ وزیر اقتصاد: علی طبیبیان ۱۴ ـ وزیر ورزش و جوانان: مسعود سلطانی فر ۱۵ ـ وزیر ارشاد: علی جنتی ۱۶ ـ وزیر دادگستری: علی امیری ۱۷ ـ وزیر صنعت و معدن و تجارت: محمد رضا نعمتزاده (قطعی نشده) ۱۸ ـ وزیر کشور: علی شمخانی (قطعی نشده) در خصوص معاونین رئیس جمهور هم گزینهها در حال قطعی شدن هستند و در این میان گماردن محمد باقر نوبخت بر رأس سازمان مدیریت و برنامه ریزی و سیف بر ریاست بانک مرکزی قطعی شده و علی یونسی، مجید انصاری، محمد نهاوندیان، مرتضی بانک و حسین فریدون نیز از زمره چهرههایی هستند که نامشان برای تصدی سمتهای معاونت و نهاد ریاست جمهوری مطرح شده اما هنوز هیچ کدام به قطعیت نرسیده است. برچسبها:
منتشر شده در تاریخ شنبه 12 مرداد 1392برچسب:لیست قطعی اعضای کابینه, روحانی ,رئیس جمهور, توسط محمـــداحمـــــدوند
فواید روحی و جسمی روزه
آیا روزه بر روی بدن و بخصوص معده انسان تاثیر مثبت دارد یا منفی ؟
روزه فوايد جسمي و روحي فراوان دارد، شفابخش جسم و توان بخش جان است، پاک کننده آدمي از رذايل حيواني است، در ساختن فرد صالح و اجتماع بسامان بسيار موثر بوده و در تذهيب و تزکيه نفس و رهاندن انسان از روزمره پگي و واماندگي در نياز هاي تن تأثير بسزايي دارد.
روزه يکي از احکام انسان ساز اسلام است، که آگاهي از همه فوايد و پي بردن به فلسفه کامل آن همچون ساير احکام الهي براي انسان عادي ممکن نيست، دانش محدود بشر نميتواند راهگشاي همه اسرار نهفته باشد و انديشه را به پاسخ همه مجهولات رهنمون شود، شايد روزي دانش انسان به حدي از کمال برسد که دريچه تازياي بر روي بشر بگشايد و حکمتها و دستورات اسلام را باز شناسد..... .
بنابراين ندانستن فلسفه احکام الهي نبايد ما را از انجام آن باز دارد و موجب نا فرماني و عصيان شود، چرا که اين اطاعت کورکورانه نيست، بلکه بر علم و يقين تکيه دارد زيرا مسلمانان ميدانند که خداي جهان بر همه چيز دانا و از همه چيز آگاه است و نقص و نيازي در ذات متعال او نيست که از اعمال سودي بخواهد يا از زياني بهراسد، خداي مهربان بسیار مهربانست و براي بندگان خود جز خير و سعادت نميخواهد، پس اگر به چيزي فرمان ميدهد خير و سعادت ما در آن است و کمال و تعالي ما بدان بستگي دارد و هر چيزي را نهي ميفرمايد براي ما زيان بخش است و بر مصالح مادي و معنوي ما لطمه ميزند.
فوايد طبي و بهداشتي روزه که از سودمنديهاي کوچک اين فريضه انسان ساز است بحدي است که شايد نياز به توضيح و تکرار نداشته باشد و بيشتر مردم کم و بيش از آن آگاهند. ما به اختصار به گوشه اي از اين فوايد انسان ساز اشاره ميکنيم: معده و دستگاه گوارش از اندام پرکار بدن آدمي است، با سه وعده غذا که معمول مردم است؛ تقريباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحليل و جذب و دفع مشغول است. روزه باعث ميشود از يکسو اين اعضا استراحت کنند و از فرسودگي مصون بمانند و نيروي تازه اي بگيرند و از سوي ديگر ذخاير چربي که زيانهاي مهلکي دارند تحليل رفته و کاسته شوند.
در روايات اسلامي حتي به فوايد جسمي روزه نيز تصريح شده تا برخي از سست عنصران، اگر نه با ايمان کامل لااقل با توجه به فوايد بهداشتي روزه اين فريضه ثمر بخش را بجاي آورند و از سودمنديهاي گوناگون آن در حد خود بهره ور شوند. پيامبر گرامي اسلام (ص) در همين رابطه فرموده اند: «صوموا تصحوا» روزه بگيريد تا سالم بمانيد. و نيز در روايات بسياري پيشوايان گرامي اسلام فرموده اند: « معده آدمي خانه بيماريهاي اوست و پرهيز از غذا درمان آن است»
بديهي است آنگاه فوايد بهداشتي روزه بهتر به دست ميآید که روزه دار امساک روز را با زياده روي در شب تلافي نکند، که پر خوري خود موجب زيانهاي چشم گيري براي دستگاه گوارش است. با پيشرفت دانش پزشکي، برخي از پزشکان و متخصصان دريافته اند که امساک از خوردن و آشاميدن، عالي ترين روش درماني است، يکي از پزشکان ميگويد: « طرح درمان به وسيله روزه بسيار چنان معجزه آساست که بکار بستن آن مسير، طرحها و برنامه هاي طب عملي و جراحي را تغيير خواهد داد، زيرا روزه راه تازه اي به روي دانش پزشکي ميگشايد؛ و سلاح موثري براي مبارزه با بيماريها به اين دانش ميبخشد، سلاتحي که ميتوان آن را از راههاي گوناگون مورد استفاده قرار داد تا انسان را در مبارزه با علت بيماريها براي بهبود بيماران به نتيجه مطلوب و آشکار رسانند. »
با روزه و امساک ميتوان بيماريها را بهبود بخشيد و معالجه کرد. البته در صورتي که با اعتدال و زياده روي مقرون باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشاميدن افراط نشود. بررسي فوايد بهداشتي و طبي روزه در اين مختصر نمي گنجد، آنانکه به توضيح بيشتر علاقمندند ميتوانند به کتابهايي که در اين زمينه تأليف شده است مراجعه نمايند. بايد توجه داشت، بر خلاف تصور کوتاه انديشان، روزه هيچگونه ضرري براي افراد سالم مکلف ندارد و اگر کسي بيمار باشد و نتواند روزه بگيرد و با اين کار بيمار تر شود و يا روزه باعث گردد که بيماريش ادامه يابد کار حرامي مرتکب شده و روزه اش نزد خدا پذيرفته نيست، بيماري که روزه براي او ضرر دارد نبايد روزه بگيرد و فقط لازم است در روزهاي ديگر قضاي آن را بجا آورد و جبران کند.
افراد سالم بايد بدانند که روزه نه تنها زياني برايشان ندارد بلکه چنان که گفتيم، موجب تندرستي و صحت مزاج است و بگفته برخي شکم پرستان که خود روزه نميگيرند و ديگران را نيز از روزه باز ميدارند و تلقين ميکنند که روزه موجب زخم معده ميشود، نبايد اعتنا کرد، اينگونه دروغها تنها بهانه افراد سست عنصري است که که اسير شکم خويشند و از عزم و اراده انساني در آنان خبري نيست. « روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسيد معده بجاي غذا به وسيله صفرا خنثي ميشود و زخم ايجاد نميگردد»
روزه عامل باز دارنده از گناه
روزه، بويژه روزه ماه مبارک رمضان که در اسلام بر همه مسلمين مکلف که بتوانند روزه بگيرند واجب است، واجب است، عامل مؤثري است در ايجاد و تقويت روحيه تقوي و پرهيز کاري؛ قرآن مجيد اين فايده بزرگ را با جمله « لعلکم تتقون » ياد آور ميشود و اين عبادت را عامل مهم تقوي ميشمارد. تقوي و پرهيز کاري در تربيت و سازندگي و شخصيت اسلامي يک مسلمان نقش بسيار مهمي دارد و براي رسيدن به همين اثر پر ارزش است که بهترين عبادت در ماه صيام و در حال روزه اجتناب از گناه است. پيامبر بزرگوار (ص) در خطبه اي فضيلتهاي ماه رمضان را براي مسلمانان بيان فرمود علي (ع) پرسيد: بهترين اعمال در اين ماه چيست؟ پيامبر پاسخ دادند: «الورع عن محارم الله» اجتناب و پرهيز از گناهان.
روزه دار با بکار بستن اين دستور الهي که شرط کمال روزه است، روحيه تقوي را در خود زنده ميکند و اين مراقبت ثمر بخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسيار آسان تر است چرا که گرسنگي و تشنگي و ديگر محدوديتهاي روزه شعله هاي سرکش غرايز حيواني و هوسها را تا حد چشمگيري خاموش ميسازد و حتي اگر موقت هم باشد گريبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها ميسازد و براي روزه دار زمينه اي آماده براي تمرين تقوي و پرهيزگاري فراهم ميشود و با مراقبت و تمرین پياپي در يکماه نيروي بازدارنده از گناه در او به وجود ميآيد و خصلت خودداري در او ريشه ميگيرد و رشد ميکند و او با گذراندن اين برنامه يکماهه توفيق می یابد که پس از ماه روزه نيز پرهيزکار باقي بماند. بدين ترتيب به مقام پر ارج تقوي که به تعبير قرآن و فرموده پيشوايان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است براي هميشه نايل آيد
آیا روزه بر روی بدن و بخصوص معده انسان تاثیر مثبت دارد یا منفی ؟
روزه فوايد جسمي و روحي فراوان دارد، شفابخش جسم و توان بخش جان است، پاک کننده آدمي از رذايل حيواني است، در ساختن فرد صالح و اجتماع بسامان بسيار موثر بوده و در تذهيب و تزکيه نفس و رهاندن انسان از روزمره پگي و واماندگي در نياز هاي تن تأثير بسزايي دارد.
روزه يکي از احکام انسان ساز اسلام است، که آگاهي از همه فوايد و پي بردن به فلسفه کامل آن همچون ساير احکام الهي براي انسان عادي ممکن نيست، دانش محدود بشر نميتواند راهگشاي همه اسرار نهفته باشد و انديشه را به پاسخ همه مجهولات رهنمون شود، شايد روزي دانش انسان به حدي از کمال برسد که دريچه تازياي بر روي بشر بگشايد و حکمتها و دستورات اسلام را باز شناسد..... .
بنابراين ندانستن فلسفه احکام الهي نبايد ما را از انجام آن باز دارد و موجب نا فرماني و عصيان شود، چرا که اين اطاعت کورکورانه نيست، بلکه بر علم و يقين تکيه دارد زيرا مسلمانان ميدانند که خداي جهان بر همه چيز دانا و از همه چيز آگاه است و نقص و نيازي در ذات متعال او نيست که از اعمال سودي بخواهد يا از زياني بهراسد، خداي مهربان بسیار مهربانست و براي بندگان خود جز خير و سعادت نميخواهد، پس اگر به چيزي فرمان ميدهد خير و سعادت ما در آن است و کمال و تعالي ما بدان بستگي دارد و هر چيزي را نهي ميفرمايد براي ما زيان بخش است و بر مصالح مادي و معنوي ما لطمه ميزند.
فوايد طبي و بهداشتي روزه که از سودمنديهاي کوچک اين فريضه انسان ساز است بحدي است که شايد نياز به توضيح و تکرار نداشته باشد و بيشتر مردم کم و بيش از آن آگاهند. ما به اختصار به گوشه اي از اين فوايد انسان ساز اشاره ميکنيم: معده و دستگاه گوارش از اندام پرکار بدن آدمي است، با سه وعده غذا که معمول مردم است؛ تقريباً در همه ساعات دستگاه گوارش به هضم و تحليل و جذب و دفع مشغول است. روزه باعث ميشود از يکسو اين اعضا استراحت کنند و از فرسودگي مصون بمانند و نيروي تازه اي بگيرند و از سوي ديگر ذخاير چربي که زيانهاي مهلکي دارند تحليل رفته و کاسته شوند.
در روايات اسلامي حتي به فوايد جسمي روزه نيز تصريح شده تا برخي از سست عنصران، اگر نه با ايمان کامل لااقل با توجه به فوايد بهداشتي روزه اين فريضه ثمر بخش را بجاي آورند و از سودمنديهاي گوناگون آن در حد خود بهره ور شوند. پيامبر گرامي اسلام (ص) در همين رابطه فرموده اند: «صوموا تصحوا» روزه بگيريد تا سالم بمانيد. و نيز در روايات بسياري پيشوايان گرامي اسلام فرموده اند: « معده آدمي خانه بيماريهاي اوست و پرهيز از غذا درمان آن است»
بديهي است آنگاه فوايد بهداشتي روزه بهتر به دست ميآید که روزه دار امساک روز را با زياده روي در شب تلافي نکند، که پر خوري خود موجب زيانهاي چشم گيري براي دستگاه گوارش است. با پيشرفت دانش پزشکي، برخي از پزشکان و متخصصان دريافته اند که امساک از خوردن و آشاميدن، عالي ترين روش درماني است، يکي از پزشکان ميگويد: « طرح درمان به وسيله روزه بسيار چنان معجزه آساست که بکار بستن آن مسير، طرحها و برنامه هاي طب عملي و جراحي را تغيير خواهد داد، زيرا روزه راه تازه اي به روي دانش پزشکي ميگشايد؛ و سلاح موثري براي مبارزه با بيماريها به اين دانش ميبخشد، سلاتحي که ميتوان آن را از راههاي گوناگون مورد استفاده قرار داد تا انسان را در مبارزه با علت بيماريها براي بهبود بيماران به نتيجه مطلوب و آشکار رسانند. »
با روزه و امساک ميتوان بيماريها را بهبود بخشيد و معالجه کرد. البته در صورتي که با اعتدال و زياده روي مقرون باشد و در هنگام سحر و افطار در خوردن و آشاميدن افراط نشود. بررسي فوايد بهداشتي و طبي روزه در اين مختصر نمي گنجد، آنانکه به توضيح بيشتر علاقمندند ميتوانند به کتابهايي که در اين زمينه تأليف شده است مراجعه نمايند. بايد توجه داشت، بر خلاف تصور کوتاه انديشان، روزه هيچگونه ضرري براي افراد سالم مکلف ندارد و اگر کسي بيمار باشد و نتواند روزه بگيرد و با اين کار بيمار تر شود و يا روزه باعث گردد که بيماريش ادامه يابد کار حرامي مرتکب شده و روزه اش نزد خدا پذيرفته نيست، بيماري که روزه براي او ضرر دارد نبايد روزه بگيرد و فقط لازم است در روزهاي ديگر قضاي آن را بجا آورد و جبران کند.
افراد سالم بايد بدانند که روزه نه تنها زياني برايشان ندارد بلکه چنان که گفتيم، موجب تندرستي و صحت مزاج است و بگفته برخي شکم پرستان که خود روزه نميگيرند و ديگران را نيز از روزه باز ميدارند و تلقين ميکنند که روزه موجب زخم معده ميشود، نبايد اعتنا کرد، اينگونه دروغها تنها بهانه افراد سست عنصري است که که اسير شکم خويشند و از عزم و اراده انساني در آنان خبري نيست. « روزه باعث استراحت معده است و در حال روزه اسيد معده بجاي غذا به وسيله صفرا خنثي ميشود و زخم ايجاد نميگردد»
روزه عامل باز دارنده از گناه
روزه، بويژه روزه ماه مبارک رمضان که در اسلام بر همه مسلمين مکلف که بتوانند روزه بگيرند واجب است، واجب است، عامل مؤثري است در ايجاد و تقويت روحيه تقوي و پرهيز کاري؛ قرآن مجيد اين فايده بزرگ را با جمله « لعلکم تتقون » ياد آور ميشود و اين عبادت را عامل مهم تقوي ميشمارد. تقوي و پرهيز کاري در تربيت و سازندگي و شخصيت اسلامي يک مسلمان نقش بسيار مهمي دارد و براي رسيدن به همين اثر پر ارزش است که بهترين عبادت در ماه صيام و در حال روزه اجتناب از گناه است. پيامبر بزرگوار (ص) در خطبه اي فضيلتهاي ماه رمضان را براي مسلمانان بيان فرمود علي (ع) پرسيد: بهترين اعمال در اين ماه چيست؟ پيامبر پاسخ دادند: «الورع عن محارم الله» اجتناب و پرهيز از گناهان.
روزه دار با بکار بستن اين دستور الهي که شرط کمال روزه است، روحيه تقوي را در خود زنده ميکند و اين مراقبت ثمر بخش در ماه مبارک رمضان و در حال روزه بسيار آسان تر است چرا که گرسنگي و تشنگي و ديگر محدوديتهاي روزه شعله هاي سرکش غرايز حيواني و هوسها را تا حد چشمگيري خاموش ميسازد و حتي اگر موقت هم باشد گريبان عقل و جان را از چنگال شهوت رها ميسازد و براي روزه دار زمينه اي آماده براي تمرين تقوي و پرهيزگاري فراهم ميشود و با مراقبت و تمرین پياپي در يکماه نيروي بازدارنده از گناه در او به وجود ميآيد و خصلت خودداري در او ريشه ميگيرد و رشد ميکند و او با گذراندن اين برنامه يکماهه توفيق می یابد که پس از ماه روزه نيز پرهيزکار باقي بماند. بدين ترتيب به مقام پر ارج تقوي که به تعبير قرآن و فرموده پيشوايان معصوم ما کرامت انسان بدان وابسته است براي هميشه نايل آيد
برچسبها:
به نقل از فارس، با توجه به اهمیت انتخابات ریاست جمهوری و ضرورت پاسخگویی به سؤالات اندیشهای و دینی پیرامون آن، مجموعهای سلسلهوار از پرسشها و پاسخها در این رابطه منتشر میشود. یکی از سؤالات مربوطه این است که «چرا تنها عدهای برای نامزدی ریاست جمهوری تأیید صلاحیت میشوند ولی عده زیاد دیگر رد صلاحیت میشوند. آیا این تبعیض و بیعدالتی نیست؟ آیا این تقسیم شهروندان به خوب و بد و... نیست؟» مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم، در یادداشتی این مسأله را بررسی کرده است. نقش و جایگاه مردم در روند شکلگیری نظامهای سیاسی و سپس چگونگی تأثیر و حق آنان نسبت به تعیین سرنوشت خود در دورن نظام، هموراه یکی از مهمترین بحثها و مناقاشات سیاسی در حوزه سیاست و حکومت بوده است. هر مکتبی بنا به وضعیت ساختاری و اهداف بنیادیاش تعریف خاصی از چگونگی ساختار حکومتی خود و نقش و تأثیر مردم در آن ارایه میدهد. روی سخن فعلاً متوجه مکتب اسلام و نظام سیاسی اسلامی است. در این مکتب، رضایت و خواست عمومی در روند شکلگیری حکومت اسلامی بسیار مورد توجه و تأثیرگذار است و لذا از صدر اسلام تاکنون از هیچ حکومت اسلامی یا رهبری سیاسی دینی نمیتوان سراغ گرفت که بدون خواست و تمایل آزادانه مردم در جامعه تحقق یافته باشد. این مسئله حتی در خصوص نبی مکرم اسلام که نخستین نظام حکومتی اسلامی را در مدینه بنیاد نهاد و همچنین دیگر پیشوایان معصوم پس از ایشان نیز استثنا بردار نبوده است. زیرا که به گواه تاریخ هیچ معصومی حاکمیت سیاسی خویش را در جامعه به صورت اجبار و تحمیل بر مردم مستقر نساخت همچنان که دوران کوتاه حاکمیت سیاسی سه تن از پیشوایان معصوم، پس از کسب مقبولیت عمومی و ابراز تمایل عملی آنان به تأسیس یک نظام اسلامی صورت گرفت. از سوی دیگر با توجه به آن که نظام اسلامی دارای اصول و اهدافی معین نسبت به سرنوشت فرد و جامعه است، میتوانیم بگوییم حضور و تأثیر بیشتر مردم در روند شکلگیری یا استمرار نظام مزبور نشان از مقبولیت بیشتر آن نظام در میان مردم و تمایلات عمیقتر آنان در پایبندی به اصول و اهداف مورد نظر آن نظام خواهد بود. منظور از بیان این مقدمات توجه دادن برخی از مخالفان نظام جمهوری اسلامی به این نتیجه منطقی است که خواست عمومی مردم مسلمان ایران به تأسیس این نظام در حقیقت ناشی از اعتقاد قلبی به اصول و اهداف عالیه مورد نظر نظام سیاسی اسلام و ابراز تمایل آنان به اجرای مجموعه احکام الهی و حاکم سازی دین بر سرنوشت خویش بوده است در این صورت چنانچه اقلیتی معترض به حاکمیت احکام دین در جامعه اسلامی ایران باشند این اعتراض در حقیقت مخالفت با خواست مردم مسلمان و معتقدی است که خود آزادانه به استقرار نظام اسلامی در ایران رأی داده و حاکمیت الهی را بر سرنوشت خویش پذیرفتهاند. عدم توجه این اقلیت مخالف نسبت به مفهوم واقعی حکومت اسلامی و بالتبع گرایشها و تمایلات قلبی مردم مسلمان ایران همواره یکی از اساسیترین وجوه مخالفت با نظام اسلامی از بدو پیروزی آن تاکنون بوده است. این گروه که هیچگاه نخواستهاند تمایز روشن میان یک فرهنگ دینی با غیر دینی را بپذیرند و یا به لوازم حاکمیت دین در جامعه اسلامی ایران پایبند بمانند با پیش کشیدن اصطلاحاتی چند منظوره نظیر آزادی، برابری، دموکراسی و... تلاش نمودهاند تا با همان برداشت غربگرایانه از واژههای مزبور عملکرد نظام اسلامی را نقادی نمایند لذا مدعی هستند که.[1] «چه دلیلی دارد «الف» برای نامزدی ریاست جمهوری و یا نمایندگی تأیید صلاحیت شود ولی (ب) رد صلاحیت شود. آیا این تبعیض و بیعدالتی سیاسی نیست؟ آیا این تقسیم شهروندان به خوب و بد و... نیست؟... اصلاً چه کسی و کسانی حق دارند که شرایط مخصوص برای ریاست جمهوری و نمایندگی... تعیین نمایند؟...»[2] در مجموع باید گفت انتخاب کارگزاران و مسئولان یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین مراحل اجرایی در یک نظام سیاسی است زیرا کارگزاران و مدیران اجتماعی بازوان اجرایی حکومت و عاملان اجرای قانون در جامعهاند. شایستگی، توانمندی و سلامت رفتاری آنان مهمترین عامل ساماندهی صحیح امور اجتماعی است از این رو مکاتب و فرهنگهای مختلف از واگذاری مسئولیتها به افراد، همواره بر رعایت اهلیت و صلاحیت تأکید داشتهاند به طوری که امروزه در بسیاری از جوامع غربی نیز به آن توجه خاص نموده و برخی برای پذیرش نمایندگی افراد، ارایه تأییدیه از سوی 50 تن از شهروندان صاحب نام را به عنوان شرط ثبت نام تعیین نمودهاند. در منطق قرآن کریم مناصب و مسئولیتهای حکومتی امانتهایی هستند که لازم است به اهل آن واگذار شوند.[3] منظور از اهلیت در دین اسلام برخورداری فرد از تخصص همراه با تعهد به صورت توأمان است. یعنی فرد مسئول میبایست علاوه بر آن که از تخصص و تواناییهای لازم برخوردار باشد، در انجام مسئولیتهای محوله خود را موظف به حفظ حدود و مقررات دینی نیز بداند. در روایتی از رسول گرامی اسلام ضمن تبیین شرایط لازم در مدیریت، با صراحت از تعهد همراه با تخصص یاد شده است. شرایط ایشان برای فردی که قرار است مسئولیت امور اجتماعی را بر عهده گیرد چنین است: 1. پارسایی که او را از معصیت باز دارد. 2. بردباری که بتواند با آن خشمش را کنترل نماید. 3. مدیریت نیکو بر مجموعه تحت مدیریتش داشته باشد تا برای آنان همچون پدری مهربان باشد.[4] روزی ابوذر، صحابی بزرگ و وفادار رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از ایشان درخواست کرد تا منصبی به وی واگذارد. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ ضمن دلجویی از او فرمود: ای ابوذر! تو را دوست میدارم و هر آنچه برای خود میپسندم برای تو نیز میخواهم لکن من تو را در مدیریت ضعیف میبینم پس هیچ گاه مسئولیت و حکومت حتی دو نفر را نیز قبول نکن.[5] خودداری رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از واگذاری مسئولیت به شخصیتی همچون ابوذر که بارها از جانب ایشان به بهترین خصال ستوده شده بود، نشان از اهتمام جدی ایشان نسبت به شرط اهلیت و صلاحیت در گزینش افراد برای مناصب حکومتی است. (بنابراین، تایید یا عدم تایید صلاحیتها در راستای عدالت اجتماعی و پرهیز از ظلم اجتماعی است.) پاورقی [1] . ابوالفضل فراهانی، آزادی سیاسی، نسیم صبا، شماره 304 و 307. [2] . همان، شماره 304، ص 7. [3] . سوره نساء، آیة 58، علامه طباطبایی، تفسیر المیزان، جامعة 4، ص 378، 385. [4] . اصول کافی، جامعة 1، ص 407. [5] . بحارالانوار، جامعة 72، ص 342.
برچسبها:
منتشر شده در تاریخ دو شنبه 20 خرداد 1392برچسب:ردصلاحیت,ابوذر,پیامبراعظم(ص),مدیریت, توسط محمـــداحمـــــدوند
فراوانی نامزدها خود نشان شور و هیجان و توانایی بالقوه ی مردم و اهمیت بسیار والای انتخابات برای آنان دارد اما با همه ی این تعاریف بالا رفتن ظرفیت پذیرش شورا و تنوع و تضاد در اندیشه ی شوراهای آتی نوعی استرس را بر وجود مردم مستولی ساخته است . احساس وجود افرادی متفاوت در سنخ هایی مجزا افکار عمومی را گیج و سر در گم کرده است. که این موضوع امکان انتخاب افراد اصلح را کاهش خواهد داد. باتمام نیازی که لمزان به حضور شهروندان عزیز برای نامزد شدن دارد بهتر است که کسانی که قصد حضور داند مقتدرانه و با یقینی کامل بر داشته های خود پا به عرصه ی رقابت بگذارند و اگر کمترین تردیدی در توانایی خود دارند بی جهت احساس تکلیف نکنند و با منشی پهلوانی اجازه دهند کسانی که توانایی بیشتری دارند در صحنه باشند تا مردم بتوانند در فضایی بهتر و کم تشنج تر، از بین تمام شرکت کنندگانی که صالح هستند افرادی اصلح را بر گزینند. ضمن پوزش از تمام بزرگوارانی که به عرصه انتخابات شورا ورود کرده اند باید مد نظر داشته باشند : 1- خداترس و خدا محور باشد تا بدین اساس تمام کارها را به نحوی شایسته و مطابق اصول و موازین اخلاقی صحیح رهبری کند 8- چه خوب است که از طرح های موفق ملی به عنوان الگوی بومی استفاده کند و در راستای شکوفا سازی استعدادهای بالقوه گام بردارد. 12-ایجاد فضای همفکری درتمام محلات ازطریق معتمدین وافراد قابل اعتماد.
برچسبها:
منتشر شده در تاریخ یک شنبه 5 خرداد 1392برچسب:شورای شهر,ملاک شورا, شورای محمدشهر, توسط محمـــداحمـــــدوند
قابل توجه مردم و کاندیداهای انتخابات شورای شهر ................................................................................. وظایف و اختیارات شورای اسلامی شهر 34 ماده و 9 تبصره در قانون اساسي وظايف و اختيارات شوراي اسلامي شهر به شرح زير ميباشد 1- انتخاب شهردار براي مدت چهار سال تبصره 1- شوراي اسلامي شهر موظف است بلافاصله پس از رسميت يافتن نسبت به انتخاب شهردار واجد شرايط اقدام نمايد. تبصره 2- شهردار نميتواند همزمان عضو شوراي شهر باشد. تبصره 3- نصب شهرداران در شهرها با جمعيت بيشتر از دويست هزار نفر و مراكز استان بنا به پيشنهاد شوراي شهر و حكم وزير كشور و در ساير شهرها به پيشنهاد شوراي شهر و حكم استاندار صورت می گیرد. تبصره 4- دوره خدمت شهردار در موارد زير خاتمه ميپذيرد. الف:استعفاي كتبي با تصويب شورا ب:بركناري توسط شوراي شهر با رعايت مقررات قانوني ج: تعليق طبق مقررات قانوني د:فقدان هر يك از شرايط احراز سمت شهردار به تشخيص شوراي شهر. 2- بررسی و شناخت کمبودها ، نيازها و نارساييهای اجتماعی ، فرهنگی ، آموزشی ، بهداشتی ، اقتصادی و رفاهی حوزه انتخابيه و تهيه طرحهاو پيشنهادهاي اصلاحي و راه حلهاي كاربردي در اين زمينههاجهت برنامهريزي و ارائه آن به مقامات مسئول ذيربط 3- نظارت بر حسن اجراي مصوبات شورا و طرحهاي مصوب در امور شهرداري و ساير سازمانهاي خدماتي در صورتي كه اين نظارت مخل جريان عادي اين امور نگردد. 4- همكاري با مسئولين اجرايي و نهادها و سازمانهاي مملكتي در زمينههاي مختلف اجتماعي، فرهنگي، آموزشي، اقتصادي و عمراني بنا به درخواست آنان. 5- برنامهريزي در خصوص مشاركت مردم در انجام خدمات اجتماعي، اقتصادي، عمراني، فرهنگي، آموزشي و ساير امور رفاهي با موافقت دستگاههاي ذيربط. 6- تشويق و ترغيب مردم در خصوص گسترش مراكز تفريحي، ورزشي و فرهنگي با هماهنگي دستگاههاي ذيربط. 7- اقدام در خصوص تشكيل انجمنها و نهادهاي اجتماعي، امدادي، ارشادي و تاسيس تعاونيهاي توليد و توزيع و مصرف، نيز انجام آمارگيري، تحقيقات محلي و توزيع ارزاق عمومي با توافق دستگاههاي ذيربط. 8- نظارت بر حسن اداره و حفظ سرمايه و داراييهاي نقدي، جنسي و اموال منقول و غيرمنقول شهرداري و همچنين نظارت بر حساب درآمد و هزينه آنها به گونهاي كه مخل جريان عادي امور شهرداري نباشد. 9- تصويب آيين نامههاي پيشنهادي شهرداري پس از رسيدگي به آنها با رعايت دستورالعملهاي وزارت كشور. 10- تاييد صورت جامع درآمد و هزينه شهرداري كه هر شش ماه يكبار توسط شهرداري تهيه ميشود و انتشار آن براي اطلاع عمومي و ارسال نسخهاي از آن به وزارت كشور. 11- همكاري با شهرداري جهت تصويب طرح حدود شهر با رعايت طرحهاي هادي و جامع شهرسازي پس از تهيه آن توسط شهرداري با تاييد وزارت كشور و وزارت مسكن و شهرسازي. 12- تصويب بودجه، اصلاح و متمم بودجه سالانه شهرداري و موسسات و شركتهاي وابسته به شهرداري با رعايت آيين نامه مالي شهرداريها و همچنين تصويب بودجه شوراي شهر. تبصره – كليه درآمدهاي شهرداري به حسابهايي كه با تاييد شوراي شهر در بانكها افتتاح ميشود واريز و طبق قوانين مربوطه هزينه خواهد شد. 13- تصويب وامهاي پيشنهادي شهرداري پس از بررسي دقيق نسبت به مبلغ، مدت و ميزان كارمزد. 14- تصويب معاملات و نظارت بر آنها اعم از خريد، فروش، مقاطعه، اجاره و استيجاره كه به نام شهر و شهرداري صورت ميپذيرد با در نظر گرفتن صرفه و صلاح و با رعايت مقررات آيين نامه مالي و معاملات شهرداري. تبصره – به منظور تسريع در پيشرفت امور شهرداري، شورا ميتواند اختيار تصويب و انجام معاملات را تا ميزان معيني با رعايت آيين نامه معاملات شهرداري به شهردار واگذار نمايد. 15- تصويب اساسنامه موسسات و شركتهاي وابسته به شهرداري با تاييد و موافقت وزارت كشور. 16- تصويب لوايح برقراري يا لغو عوارض شهر و همچنين تغيير نوع و ميزان آن با در نظر گرفتن سياست عمومي دولت كه از سوي وزارت كشور اعلام ميشود. 17- نظارت بر حسن جريان دعاوي مربوط به شهرداري. 18- نظارت بر امور بهداشت حوزه شهر. 19- نظارت بر امور تماشاخانهها، سينماها، و ديگر اماكن عمومي، كه توسط بخش خصوصي، تعاوني و يا دولتي اداره ميشود با وضع و تدوين مقررات خاص براي حسن ترتيب، نظافت و بهداشت اين قبيل موسسات بر طبق پيشنهاد شهرداري و اتخاذ تدابير احتياطي جهت جلوگيري از خطر آتشسوزي و مانند آن. 20- تصويب مقررات لازم جهت اراضي غيرمحصور شهري از نظر بهداشت و آسايش عمومي و عمران و زيبايي شهر. 21- نظارت بر ايجاد گورستان، غسالخانه و تهيه وسايل حمل اموات مطابق با اصول بهداشت و توسعه شهر. 22- وضع مقررات و نظارت بر حفر مجاري و مسيرهاي تاسيسات شهري. 23- نظارت بر اجراي طرحهاي مربوط به ايجاد و توسعه معابر، خيابانها، ميادين و فضاهاي سبز و تاسيسات عمومي شهر بر طبق مقررات موضوعه. 24- تصويب نامگذاري معابر، ميادين، خيابانها، كوچه و كوي در حوزه شهري و همچنين تغيير نام آنها. 25- تصويب مقررات لازم به پيشنهاد شهرداري جهت نوشتن هر نوع مطلب و يا الصاق هر نوع نوشته و آگهي و تابلو بر روي ديوارهاي شهر با رعايت مقررات موضوعه و انتشار آن براي اطلاع عموم. 26- تصويب نرخ خدمات ارائه شده توسط شهرداري و سازمانهاي وابسته به آن با رعايت آيين نامه مالي و معاملات شهرداريها. 27- تصويب نرخ كرايه وسايل نقليه درون شهري. 28- وضع مقررات مربوط به ايجاد و اداره ميدانهاي عمومي توسط شهرداري براي خريد و فروش مايحتاج عمومي با رعايت مقررات موضوعه. 29- وضع مقررات لازم در مورد تشريك مساعي شهرداري با ادارات و بنگاههاي ذيربط براي داير كردن نمايشگاههاي كشاورزي، هنري، بازرگاني و غيره. تبصره 1- در كليه قوانين و مقرراتي كه انجمن شهر عهدهدار وظايفي بوده است شوراي اسلامي شهر با رعايت مقررات اين قانون بعد از يك سال از تاريخ تصويب جانشين انجمن شهر خواهد بود. تبصره 2- وزارت خانهها و موسسات دولتي و وابسته به دولت و سازمانهايي كه شمول قانون بر آنها مستلزم ذكر نام است موظفاند در طول مدت يك سال مذكور در تبصره فوق با بررسي قوانين و مقررات مربوط به خود هر كجا نامي از انجمن شهر سابق آمده و وظايفي را به آن محول نموده است جهت اصلاح اين گونه موارد لايحه اصلاحي به مجلس شوراي اسلامي ارائه نمايند. 30- نظارت بر حسن اداره امور مالی شهرداری و کليه سازمانها ، موسسات ، شرکتهای وابسته و تابعه شهرداری و حفظ سرمايه ، دارايي ها ، اموال عمومی و اختصاصی شهرداری ، و همچنين نظارت بر حساب درآمد و هزينه آنها با انتخاب حسابرس رسمی و اعلام موارد نقض و تخلف به شهردار و |يگيريهای لازم بر اساس مقررات قانونی تبصره - کليه پرداختهای شهرداری در حدود بودجه مصوب با اسناد مثبته و با رعايت مقررات مالی و معاملاتی شهرداری به عمل می آيد که اين اسناد بايد به امضای شهردار و ذي حساب يا قائم مقام آنان که مورد تآئيد شورا یشهر باشند برسد. 31- شورا موظف است در پايان هر سال مالی صورت بودجه و هزينه خود را جهت اطلاع عموم منتشر نمايد و نسخه ای از آن را جهت بررسی به شورایشهرستا ن و استا ن ارسال کند. 32- واحدهای شهرستانی کليه سازمانها و موسسات دولتی و موسسات عمومی غير دولتی که در زمينه ارائه خدمات شهری وظايفی را بر عهده دارند ، موظفند برنامه سالانه خود را در خصوص خدمات شهری که در چهارچوب اعتبارات و بودجه سالانه خود تنظيم شده به شورا ارائه نمايند. 33- همکاری با شورای تآمين شهرستان در حدود قوانين و مقررات 34- بررسی و تآئيد طرحهای هادی و جامع شهرسازی و تفصيلي و حريم و محدوده قانونی شهرها پس از ارائه آن توسط شهرداری و ارسال به مراجع ذی ربط قانونی جهت تصويب نهايی
برچسبها:
منتشر شده در تاریخ یک شنبه 15 ارديبهشت 1392برچسب:شورای اسلامی شهر,شورا,قوانین شورا, توسط محمـــداحمـــــدوند
كميسيون ماده 77 شهرداري
برچسبها:
توصیه معاون وزیر راه و شهرسازی به مردم؛ برای خرید مسکن عجله نکنید، ارزان میشوداجرای ۲ طرح ساماندهی قیمتها در سال ۹۲معاون امور مسکن و ساختمان وزیر راه و شهرسازی با بیان اینکه قیمت مسکن در سال آینده کاهش مییابد و مردم برای خرید مسکن عجله نکنند گفت: طرح تعزیراتی اجاره بها و بلوکبندی با خدمات بهتر در سال آینده اجرا میشود. ابوالفضل صومعلو در پاسخ به این سوال که آیا رشد قیمت مسکن را قبول دارید افزود: اگر روند قیمت مسکن را از آغاز سال 84 تا شهریور 91 مقایسه کنید میبینید که قیمت مسکن در برخی از سالها مثل سال 86 که حدود 60 درصد رشد میکند در سالهای بعد ثابت و حتی در سال 88 و 89 برای اولین بار با رشد معکوس و منفی مواجه میشود. منبع :اقتصادآنلاین برچسبها:
|
درباره وبگاه
قال رسول الله - صلی الله علیه و آله - : لا یَزالُ النّاسُ بِخَیرٍ ما أمَرُوا بِالمَعرُوفِ و نَهَوا عَنِ المُنكَرِ و تَعاوَنُوا عَلَی البِرِّ وَ التَّقوی .
«تهذیب الأحكام، ج 6، ص 181»
رسول خدا - صلی الله علیه و آله - فرمود: مردم همیشه در خیر خواهند بود تا وقتی كه امر به معروف و نهی از منكر می كنند و در نیكی و پرهیزكاری یكدیگر را یاری می رسانند.
باعرض سلام و خیرمقدم خدمت شما بازدید کننده گرامی این محیط پایگاهی خبری - تحلیلی در مورد مسائل گوناگون اجتماعی.سیاسی.فرهنگی و علوم ارتباطات و رسانه ای می باشد.ما را در ارائه بهتر مطالب یاری بفرمایید.منتظر نظرات خوبتان هستیم.باتشکر.محمــــداحمـــــــدوند
لینک دوستان
آرشیو مطالب
نویسندگان
دیگر موارد
Alternative content |